7cee5e36-0845-4582-a37a-260667dbee75.jpg مقالات روانشناسی

اختلال شخصیت خود شیفته

  • 243 بازدید
  • 1402/04/26
اختلال  و سبک شخصیت خودشیفته
Narcissistic personality disorder

اختلال شخصیت خودشیفته، یکی از انواع اختلالات شخصیت است. از مشخصات اختلال شخصیت خودشیفته این است که اینگونه افراد، تصویری اغراق آمیز و تحریف شده از خود در ذهن دارند و ضمن داشتن احساس کاذب اعتماد به نفس و مهم دانستن خود، نیازمند توجه و تحسین بیش از حد از جانب دیگران هستند. این درحالی است که خود نسبت به سایر افراد احساس توجه و همدلی خاصی ندارند و از آشفتگی در روابط رنج می‌برند. جالب است بدانید پشت نقاب اعتماد به نفس بیش از حد افراد خودشیفته، یک عزت‌نفس شکننده و آسیب پذیر وجود دارد که در برابر کوچک‌ترین انتقادی می‌شکند.اختلال شخصیت خودشیفته، باعث بروز مشکلاتی در حیطه‌های مختلف زندگی از جمله روابط عاطفی، کار، تحصیل و یا امور اقتصادی می‌شود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، درصورت عدم دریافت آن میزان محبت و توجهی که خود را شایسته آن می‌دانند، مأیوس و ناراحت می‌شوند. همچنین ممکن است به این نتیجه برسند که روابطشان با دیگران دیگر رضایت بخش نیست؛ اگرچه دیگر افراد نیز از بودن در کنار آن‌ها لذت نمی‌برند.اعتقاد به اینکه او خاص و منحصر به فرد هستید. لذا فقط می توانید با افراد یا موسسات خاص یا با موقعیت بالا ارتباط داشته باشد و یا باید با آنها ارتباط داشته باشد.     
نیاز به تحسین بیش از حد ، احساس استحقاق ، رفتار استثمارگرانه .فقدان همدلی، حسادت به دیگران یا اعتقاد به اینکه دیگران نسبت به او حسادت می کنند.

علائم اختلال شخصیت خودشیفته در افراد مبتلا:

احساس خودبزرگ بینی بیش از حد دارند.
خود را بیش از اندازه محق و لایق تعریف و تمجید مداوم از طرف دیگران می دانند.
انتظار برتری داشتن نسبت به دیگران، حتی بدون دستیابی به هیچ موفقیت خاصی دارند.
اغراق در دستاورد‌ها و استعداد‌هایشان از ویژگی های بارز آنهاست.
خیال پردازی در مورد موفقیت، قدرت، هوش، زیبایی و یا همسر ایده‌آل می کنند.
داشتن این تفکر که تنها باید با افراد خاص و هم شان خود در ارتباط باشند.
مجال ندادن به دیگران برای صحبت در حین مکالمات، یا تحقیر دیگران خصوصیت آنهاست.
همیشه به دنبال جلب توجه و پیروی بی‌چون و چرای دیگران در برابر خواسته‌های خود هستند.
سوء استفاده کردن از لطف دیگران به نفع کار‌های خود‌ از ویژگی های انهاست.
نمی‌توانند و یا نمی‌خواهند که نیاز‌ها و احساسات دیگران را هم در نظر بگیرند.
به دیگران حسادت می‌کنند و بر این باورند که دیگران نیز به آن‌ها حسادت می‌کنند.
با غرور و تکبر رفتار می‌کنند و متکبر، از خودراضی و پرمدعا به نظر می‌رسند.
اصرار دارند تا از هرچیزی بهترینش را داشته باشند، مثلا بهترین ماشین و شغل!
این افراد در برخورد با هر چیزی که تحت عنوان انتقاد مطرح می‌شود، مشکل دارند و اشتباه خود را نمی‌پذیرند.
وقتی رفتاری در شأن خود نبینند، عصبانی و یا بی حوصله میشوند.
برای اینکه خود را برتر از دیگران نشان دهند، با خشم و یا تحقیر نسبت به دیگران رفتار و کوچک جلوه میدهند.
اغلب در کنترل احساسات و رفتار خود دچار مشکل می‌شوند.
در رابطه با استرس و پذیرش تغییر، دچار مشکلات اساسی هستند.
ممکن است از اینکه از حد کمال خود افول کنند، احساس افسردگی و بی هدفی کنند.
احساس درونی ناامنی، شرمندگی، آسیب‌پذیری و تحقیر را تجربه میکنند.
حد و مرز‌ها را رعایت نمی‌کنند و معمولا به حد و مرز خصوصی دیگران احترام نمی‌گذارند،
شنونده خوبی نیستند و حس همدلی ندارند
بدون درخواست دیگران به آن‌ها مشاوره می‌دهند
اهمیت زیادی به تجملات می‌دهند و افراد بیش از حد رقابتی هستند.
روابط سطحی دارند و با دیگران صمیمی نمی‌شوند و بسیار تدافعی هستند
در کار تیمی چندان خوب عمل نمی‌کنند.


آیا یک فرد خودشیفته می تواند رهبر موفقی هم باشد؟
چون خودشیفته‌ها تمایل شدیدی به کسب قدرت، توجه و تأیید دیگران  دارند، ممکن است در کمپین‌های مدیریت شرکت یا رهبری سیاسی بسیار خوب و کارآمد عمل کنند. با این حال، هنگامی که به هدف خود رسیدند و مسئولیت مورد نظرشان را گرفتند، ممکن است بیشتر بر ارتقای خود و سرکوب مخالفان تمرکز کنند تا پیشبرد اهداف سازمان و چون فاقد همدلی با دیگران هستند، وفاداری کمی را در سازمان خود تقویت می کنند.

چرا خودشیفته‌ها در ارتباط اولیه بسیار خوب عمل می کنند؟
تحقیقات بیان می کند علت این که افراد خودشیفته در اوایل ارتباط بسیار جذاب و تاثیرگزار هستند و می توانند افراد زیادی را به سمت خود جذب کنند، این است که دیگران آن ها را دارای اعتماد به نفس قوی تری نسبت به اعتماد به نفسی که واقعا افراد خودشیفته دارند، ارزیابی می کنند. این دقیقا ویژگی ای است که افراد به شدت از آن استقبال می کنند.

آیا مدیر شما یک فرد خود شیفته است؟                                                                                    
 مدیران خودشیفته تمایل به پیشی گرفتن دارند تا کنار آمدن. منظور ما این است که این دسته از کار فرماها تمایلی به همکاری ندارند، متکبر اند و بیش تر خواهان بحث کردن هستند. آن ها صرفا خواهان برنده بودن در هر کاری هستند و این مساله را بسیار نزدیک می بینند و همه افتخارات موفقیت سیستم را برای خودش می دانند. اگر کسی وفاداری نشان ندهد مورد انتقاد شدید رئیس خودشیفته خود قرار می گیرد.


انواع شخصیت خودشیفته از دید
تئودور میلون:

۱- خودشیفته نخبه گرا:
این افراد اعتماد به نفس بالایی دارند، از درستی همه رفتارها و افکارشان مطمئنند، خود را توانا می بینند، متکبر و با انرژی هستند، احساس قدرت می کنند و سعی دارند مقام و موفقیت های خود را به رخ دیگران بکشند. مدام در حال ترقی اند و به ارتقا و کسب موفقیت مشغول اند. از هر فرصتی برای مشهور شدن استفاده می کنند و از این که افرادی معمولی باشند بسیار می ترسند.این افراد بیش تر در مدارس و دانشگاه های سطح بالا تحصیل کرده اند، عضو انجمن های تخصصی و حرفه ای هستند و با افرادی معاشرت می کنند که در مرتبه اجتماعی بالایی هستند. گرچه این افراد سمبل پیشرفت و شأن اجتماعی هستند، در مورد پیشرفت های شان گاهی لاف می زنند و سعی دارند آثار و کارهای خود را فوق العاده و برتر جلوه دهند. همه ی این کارها را می کنند تا نشان دهند درجه یک هستند.

۲- خودشیفته عاشق پیشه:
ویژگی این افراد بازی ها و فریبکاری های شهوانی شان با جنس مخالف است. مهارت این افراد در اغواگری و وسوسه افرادی است که نیاز هیجانی دارند. اگرچه در طراحی بازی ها و در طی فریبکاری، سعی می کنند یک رابطه گرم و منحصر به فرد را نشان دهند، اما در این رابطه بیش تر به فکر ارضای خواسته ها و امیال جنسی خود هستند. این تیپ افراد، آمیزه ای از شخصیت خودشیفته و هیستریونیک هستند.این افراد از ایجاد یک رابطه صمیمی شدیدا اجتناب می کنند، آنان قهرمانان جنسی هستند که هدف شان بهره کشی جنسی از دیگران است. گرچه به نظر می آید خواهان عواطف گرم و یک رابطه منحصر به فرد هستند، اما وقتی به آن می رسند احساس کسالت و عدم رضایت می کنند. شرح مکرر قدرت و جاذبه جنسی برای آن ها به یک وسواس تبدیل می شود و با کسب موفقیت در ایجاد یک رابطه و بهره کشی جنسی از دیگران، احساس خودشیفتگی آنان تقویت می شود.

۳.  خودشیفته غیر اخلاقی (بی خیال)
این افراد بسیار فرصت طلبند و فریبکارانی هستند که برای رسیدن به اهداف شخصی خود، از دیگران بهره کشی می کنند. آنها انتقام جویی می کنند و نسبت به قربانیان خود و بلایی که بر اثر رفتارشان به سر آن ها می آید بی اعتنا هستند. این شخصیت ها از مهارهای اخلاقی کمی برخورداند و با تسلط یافتن بر دیگران به رضایت خاطر می رسند. از نظر آنان لذت یعنی جلب اعتماد دیگران و سپس فریب دادن آنان. این افراد ترکیبی از خودشیفتگی و شخصیت ضد اجتماع هستند.نگرش آن ها این است که « کسی که توانایی بهره برداری از دیگران را دارد، سزاوار آن است که از دیگران استفاده کند». این افراد نسبت به موضوع حقیقت و درستی بی تفاوتند و معمولاً رفتارهای غیر اخلاقی خود را زیر پوشش تمدن، دیانت یا سیاست توجیه می کنند. این تیپ افراد، بی مسئولیتی اجتماعی و نقص در پیشرفتشان را از طریق خیالپردازی های گسترده و دروغ های فاحش جبران می کنند.

۴- خودشیفته جبرانی:
این افراد از آسیب و زخم های کودکی رنج می برند؛ به جای فروپاشی و له شدن زیر بار احساس حقارت، سعی می کنند توهم خود بزرگ بینی و برتری را در خود رشد دهند. برای آن ها زندگی یعنی رسیدن به آرزوهای بزرگ و کسب مقام و موقعیت اجتماعی بالا، به همین دلیل هر نوع مدرک یا لوح تقدیری را که دریافت می کنند روی دیوار اتاق شان نصب می کنند؛ گاهی اوقات با شرح دقیق کوچک ترین موفقیت های شان اطرافیان را خسته می کنند.این افراد نیز مانند افراد اجتنابی، نسبت به واکنش مردم بسیار حساسند، به هر قضاوت و انتقادی توجه دارند و با هر نشانه ای از تأیید نشدن احساس بی احترامی می کنند. این افراد بر خلاف شخصیت های اجتنابی سعی دارند با کسب برتری ها کمبودهای شان را جبران کنند.

۵- خودشیفته افسرده:
این دسته جزو طبقه بندی میلون نمی باشد. این تیپ افراد عموما احساس افسردگی و شرمندگی می کنند. در این تیپ، فرد خودشیفته نیازمند است به طور مداوم بزرگی‌ و برتری‌اش از سوی دیگران تائید شود و هنگامی که تائیدی نمی‌گیرد دچار سرخوردگی می‌شود. تصویر صیقل یافته‌ای که شخص خودشیفته از خود در ذهن دارد در رویارویی با چند رویداد ناخوشایند چون از دست دادن شغل، جدایی و یا نقشه‌ای که به شکست انجامیده است مخدوش می‌شود و او را به سوی افسردگی سوق می‌دهد. این نوع خودشیفته‌، عزت‌نفس کمی دارد. این افراد اندوه بیشتری را تجربه می‌کنند، کمتر اجتماعی هستند و خودشان را زیاد قبول ندارند. این نوع را می توان خودشیفته درون گرا نامید.

۶- خودشیفته صمیمی:
این دسته هم جزو طبقه بندی میلون نمی باشد. طبق نظر مالکین، خودشیفته صمیمی، فردی است که خود را به عنوان کسی که خودش را وقف بهزیستی و رفاه حال دیگران کرده نشان می‌دهد. این فرد، همان کسی است که به نظر می‌رسد مسئول کمک به دیگران است اما در نهایت مشخص خواهد شد که طبق علایق خودش عمل می‌کند و به پیامدهای منفی اعمالش برای دیگران توجهی ندارد.
مطالب مهم درباره افراد خودشیفته که شما باید بدانید:

چه چیز باعث ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته  می‌شود؟
چطور می‌توان اختلال شخصیت خودشیفته را تشخیص داد؟
ترس های اصلی اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
مشکلات افراد خودشیفته در شغل و حرفه کدام است ؟
چگونه این افراد می توانند در شغل و حرفه موفق شوند ؟
راهکارهای درمان تیپ شخصیت خودشیفته چیست؟
نحوه تعامل با افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته کدام است؟


کاربران گرامی برای آموزش کامل و جامع شناخت ده نوع تیپ واختلال شخصیتی براساس مدل DSM-5  و کاربرد آن در زندگی  و شغل و حرفه تان شما می توانید از پکیج جامع  "شکوفایی روان" بهره ببرید، این پکیج شامل 12 ساعت آموزش با کیفیت و اصولی به همراه پی دی اف و پاور پوینت های بسیار  کامل و به زبان ساده و قابل درک میباشد. پکیج آموزشی "شکوفایی روان"  حلاصه ده ها کتاب تیپ شناسی براساس مدل  DSM-5 و تدریس استاد مهناز خلیلی با بیش از ۳۰ سال سابقه حرفه ای  است که آماده  بهره برداری شما عزیزان قرار گرفته است .
 
شما در این دوره  آفلاین با موارد ذیل آشنا میشوید.
چگونه تیپ های شخصیتی خود را براساس مدل DSM-5 تشخیص دهید؟
چه تفاوتی بین تیپ  های شخصیتی ده گانه و  اختلالات افراد وجود دارد؟
ویژگی های مهم هرنوع تیپ شخصیتی کدام است؟
نیازهای واقعی و اساسی هر نوع تیپ شخصیتی کدام است؟
 ترس های اصلی  و هیجانات منفی تیپ های شخصیتی کدام است؟
چگونه یک فرد از طیف تیپ شخصیتی وارد طیف اختلال شخصیتی می شود؟
پیامد ها و اثرات اختلالات شخصیت کدام است ؟
توصیه های فردی به افراد دارای اختلالات شخصیت چیست؟