اگر بخواهیم تنها یک مورد را نام ببریم که تقریبا تمام انسان های دنیا میدانند اما اجرا نمیکنند، هدفگذاری است. حتی افراد شکست خورده هم میدانند هدفگذاری خوب است و از طرفی موفق ترین افراد دنیا هم هدفگذاری میکنند.اما این وسط چه اتفاقی می افتد که هدف های یک نفر محقق میشود و یک عده دیگر برای همیشه در هزارتوی لیست اهدافی که نوشتند گم میشوند؟خب دلایل زیادی میتونه تاثیرگذار باشد.
شاید بیش از حد هدفگذاری کردید، شاید اهدافتان خیلی پیش پا افتاده بوده باشه که حس و انرژی به شما برای بدست آوردنش منتقل نکرده ، شاید هم آنقدر اهدافتان بزرگ و دست نیافتنی هستش که به خودتان اعتماد ندارید تا بروید بیرون و بدستش بیاورید. دلیل عدم رسیدن به هدفتان هرچی که هست، فعلا فراموش کنید.اصلا فکر کنید هیچ چیزی از هدفگذاری نمیدانید. ذهن تان را از شیوه ها و تکنیک های هدفگذاری پاک کنید، در این مقاله ساده ترین و کاربردی ترین شیوه هدفگذاری دنیا رو بشما معرفی می کنیم. شما با این شیوه تکلیفتان با خودتان روشن میشود. شما دیگر هر روز با انرژی از خواب بیدار می شوید چون میدانید اهداف روزانه ای دارید که با بدست آوردنشان هربار یک قدم به اهداف بزرگتری که در زندگی دارید نزدیک تر میشوید.
ساده ترین و کاربردی ترین شیوه هدفگذاری دنیا چیزی که میخواهیم به شما معرفی کنیم نه یک نظریه روانشناسی است و نه یک شاخه جدید فلسفه؛ خیلی ساده و روان یک روش است. فقط روی سه هدف مهم زندگی تمرکز کنید. برای اجرای شما نیاز به یکپارچه سازی هدف هایتان دارید؛ یعنی اینکه، هدف های مهم زندگی تان باید خرد شود و به هدف های مهم روزانه تبدیل شود، چطور؟ همین الان یک قلم و کاغذ بردارید و هم گام با خواندن این مقاله هدفگذاری تان را شروع کنید.
سه هدف مهم، سه هدفی که کل زندگی تان را برای داشتن شان قرار است صرف کنید، سه هدفی که دوست دارید وقتی خیلی پیر شدید به خودتان افتخار کنید که این اهداف رو بدست آوردید.این سه هدف میتوانند رویایی باشند.سه هدفی که یک چشم انداز هستند و آنقدر جذاب و شیرین هستند که فکر کردن بهشون باعث لبخند زدن تان میشه… و از همه مهم تر، اصلا مهم نیست بهش میرسید یا نه، فقط آنچه را که دوست دارید به عنوان سه هدف مهم زندگی تان باشد را مشخص کنید و بنویسید (حتما مکتوب شود).
مثال: یک – میخواهم شاد و سلامت در کنار خانواده ام زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم
دو – میخواهم از نظر مالی آنقدر تامین شده باشم که بتوانم از پس تمام خرج های خانواده، فرزند، نوه و … بر بیایم و آنها در رفاه باشند
سه – میخواهم کاری را که عاشق آن هستم انجام دهم و با افراد با نفوذ در حوزه کاری ام همکاری و دوستی کنم.
چه اهدافی را میخواهید بدست آورده باشید؟ اهداف ده سال بعدتان هم ممکن است کمی حس و حال رویایی داشته باشد، مهم نیست؛ اما کمی واقع بینانه به آنها نگاه کنید، این اهداف از اهداف مهم زندگی در گام اول کمی واقعی تر هستند و تا حد زیادی به سه هدف مهم زندگی تان متصل هستند.
مثال:
یک – داشتن 5,000,000,000 تومان سرمایه در حساب بانکی
دو – داشتن یک کسب و کار با 100 نفر کارمند و درآمد xxx,xxx,xxx م
حالا نوبت اهداف سالانه است؛ اهداف سالانه دقیق 10 هدفی خواهند بود که از امسال شروع میکنید تا تک تک آنها را بدست آورید که بعد از10 سال به اهداف ده ساله تان رسیده باشید.
مثال:
اگر هدف شما داشتن کسب و کار با 100 نفر کارمند بود، هدف سالانه شما میتواند راه اندازی یک کسب و کار باشد زیرا میتونید سال بعد چند کارمند استخدام کنید، سال بعد آنرا گسترش بدهید و …
پس اهداف سالانه تان باید کاملا دست یافتنی، در راه بدست آوردن اهداف ده ساله و جذاب باشند.
همانطور که شما هم حدس میزنید، وقتی اهداف سالانه تان مشخص شد، اهداف ماهیانه تان را هم باید مشخص کنید.برای اهداف ماهیانه شما دو نوع اهداف میتونید داشته باشید.
اهداف ایستا و اهداف پویا
اهداف ایستا: هدف هایی ثابت هستند و هر ماه تکرار میشوند؛ مثلا افزایش 5% درآمد ماهیانه
اهداف پویا: هدف هایی که هرماه پس از بدست آوردنشون، اهداف جدید انتخاب میکنید؛ مثلا این ماه بدست آوردن همکاری با شرکت x و y، ماه بعد همکاری با شرکت ها a و b باشد. میتونید از ترکیب اهداف پویا و ایستا با همدیگر استفاده کنید.
اگر میخواهید واقعا در زندگیتون موفق باشید و چیزهایی که خواستید رو بدست بیاورید باید اهمیت زیادی به روز جمعه بدهید. روز جمعه، برای افراد موفق روز طلایی است چون برنامه ریزی هفتگی شان را آن روز انجام میدهند.
آخرین روز هفته، بعد از یک حمام جانانه یک استکان چایی بنوشید، یک برگه و قلم اماده کنید و راجع به سه هدف مهم که باید در طول هفته پیش رو بدست آورید را بنویسید. سه هدفی که با اهداف ماهیانه در ارتباط است.اگر دوست داشتید بیش از سه هدف را مشخص کنید.اما سعی کنید ابتدا از سه هدف شروع کنید، پس از مشخص کردن سه هدف با شروع روز اول هفته یعنی شنبه، تمام فکر و ذکرتان بدست آوردن این اهداف باشد.
تا زمانی که اهداف هفتگی تان را بدست نیاوردید، مشغول کارهای فرعی دیگر نشوید. مثلا اگر یکی از اهداف هفتگی تان خواندن 20 صفحه کتاب است، تا زمانی که 20 صفحه کتاب نخواندید سعی کنید برنامه های وقت تلف کن تلویزیون را تماشا نکنید. تا زمانی که 20 صفحه کتاب نخواندید، حق ندارید با دوست تان بروید بیرون و شام بخورید. هدف شما مهم تر است.
این روش، حسن و مزیتی که دارد این است که شما میدانید اهدافی که هر هفته بدست می آورید جزئی از اهداف مهم سالانه تان است که با بدست آوردن آنها به اهداف مهم ده ساله تان نزدیک میشوید. و زمانی که دوست تان زنگ میزند تا یک ساعت وقت تان را صحبت تلفی بگیرد، میتوانید با وجدان راحت به وی بگویید که شما کار مهمتری دارید و آن بدست آوردن اهداف تان است.
مقالات روانشناسی
